50 مدخل
مکتشف، یابنده
آقا، ارباب، استاد، صاحبکار، مخدوم ≠ کارگر
ایکاش، بو، کاشکی، لیت
آشیانه، بیت، خانه، سرا، عریش، کلبه، لانه، مقام، منزل
حراثت، زراعت، زرع، فلاحت، کشاورزی، کشت
زراعت، غرس کردن، فلاحت، کشتن، نشا کردن، نشاندن
کاشف، یابنده ≠ مبتدع
کاش، کاشکی
۱. ظرفیت کاشت(زمین)، بذرافکن ۲. بذرپاش ۳. دستگاهبذرپاش
خمپاره، ماده منفجره (کاشتهشده درزمین)
بایر، نامزروع ≠ کاشته، مزروع