کارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، شغل، کسب، مشغله ۲. نقش، وظیفه ۳. منصب ۴. عمل، فعل، کردار ۵. امر، ماجرا ۶. ساخت، صناعت ۷. تقدیر، سرنوشت، مرگ ۸. اتفاق، پیشامد، حادثه، ماوقع ۹. مسا
مکدرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزرده، آزردهخاطر، دلتنگ، دلگیر، رنجیده، غمگین، غمین، مچاله، ملول ۲. تیره، تار، کدر