24 مدخل
بازده، راندمان، عملکرد، محصول
۱. مستعمل ۲. کارکشته، مجرب
استعمال، استفاده، مصرف
۱. پیشکار، عامل ۲. قنسول، کنسول
کارکرده، مستعمل ≠ نو
ترازنامه، کارکرد، کارنامه، گزارش
۱. ثمر، حاصل، محصول، نتیجه ۲. راندمان، کارکرد، میزان تولید
بازده، حاصل، عملکرد، کارآیی، کارکرد
۱. فرمان ۲. عمل، کارکرد، نقش، وظیفه