تجسس کردنفرهنگ مترادف و متضادپژوهیدن، بررسی کردن، جستجو کردن، جستوجو کردن، کنکاش کردن، تفحص کردن، خبر جستن
تحقیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پژوهش کردن، پژوهیدن، تتبع کردن، تفحص کردن، کندوکاو کردن ۲. بررسی کردن، مطالعه کردن
آسیمهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسیون، پریشان، پریشانخاطر ۲. حیران، حیرتزده، ژولیده، شگفتزده ۳. شوریده، متحیر، مشوش، نابسامان، وحشتزده، هراسان