مسمومفرهنگ مترادف و متضاد۱. زهرآلود، زهردار، زهرآگین، زهری، سمآلود، سمی ۲. زهرخورده، سمخورده ۳. چیزخور ۴. مشوب ۵. زیانبار
تکهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاره، جزء، خرده، قسمت، قطعه، لخت ۲. خرد، ریزه ۳. لقمه ۴. تیکه، لعبت، زن زیبا ۵. چیز جالب ۶. باب دندان ۷. نصیب، قسمت