چاکفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترک، درز، رخنه، ۲. منفذ، سوراخ، شکاف، فاق ۳. پارگی، دریدگی ۴. پاره، دریده ۵. قباله، بنچاق ۶. دریچه، پنجره ۷. سپیده صبح
چرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. آلوده، پلشت، کثیف، پلید، نجس ≠ تمیز ۲. چرکین، ریم، خون فضله، قذرات، کثافت، لکه، وسخ ۳. جراحت، جرم، عفونت ۴. شوخناک
چرک کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. عفونیشدن، عفونت کردن ۲. کثیف کردن، چرکین کردن ≠ تمیز کردن ۳. کیسه کشیدن، چرکزدایی کردن، شوخ برگرفتن (از تن واندام)
چکفرهنگ مترادف و متضاد۱. تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده ۲. برات، حواله، صک ۳. چانه ۴. چکه ۵. بنچاق، سند، قباله ۶. معدوم، نابود