35 مدخل
چشمبهراه، منتظر
۱. افق ۲. دورنما، منظر، منظره، نما
۱. چکانیدن، قطرهقطره ریختن ۲. شلیک کردن، ماشه کشیدن
۱. خرامان، خرامنده، نازخرام ۲. راهوار ۳. پیمانه شراب، چمانه
پیاله شراب، پیمانهشراب، جامصراحی
چمان، خرامنده، شتابان، عشوهکنان، نازروان
چشمانداز، فراچشم، مطمح، منظر، نظرگاه
چمانی، شرابداری، نوشگری ≠ میگساری، شرابخواری