چستفرهنگ مترادف و متضاد۱. تند، جلد، چالاک، چیرهدست، زرنگ، سریع، فرز ۲. استاد، ماهر ۳. محکم، استوار ۴. برازنده، موزون ≠ ناموزون
چسی آمدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پز دادن، فیس کردن، افاده فروختن ۲. تفاخر کردن، فخرفروختن ۳. خودنمایی کردن، متکبرانه رفتار کردن
زرنگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. جلد، چابکی، چالاکی، چستی، فرزی ۲. باهوشی، زیرکی ۳. رندی ۴. بیباکی ۵. زبردستی، مهارت ≠ تنبلی
مهارتفرهنگ مترادف و متضاداحاطه، استادی، تبحر، تردستی، ترفند، تسلط، چالاکی، چربدستی، چستی، حذاقت، خبرگی، زبردستی، سررشته، فراست، ماهری، چیرهدستی، کاردانی