چنگفرهنگ مترادف و متضاد۱. چنگال، مخلب ۲. منقار، تک، نوک ۳. پنجه، دست ۴. اختیار ۵. ساز ۶. پنجه، خمیده ۷. قلاب، کجک
چنگ زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چسبیدن، گرفتن، محکم گرفتن ۲. دستدرازی کردن، چنگ انداختن، چنگ یازیدن ۳. تجاوز کردن، تعرض کردن ۴. متوسل شدن، متشبث شدن، توسل جستن ۵. چنگ نواختن
چنگ زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چسبیدن، گرفتن، محکم گرفتن ۲. دستدرازی کردن، چنگ انداختن، چنگ یازیدن ۳. تجاوز کردن، تعرض کردن ۴. متوسل شدن، متشبث شدن، توسل جستن ۵. چنگ نواختن