معنی چرت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

بیراه، چرند، حرفمفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده

پینکی، بیدار و خواب، خوابسبک، نوم، قنیمخواب، هجوع، چرتک

۱. نیمخواببودن ۲. تهویم، به خواب کوتاه رفتن

یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، مهمل بافتن، مزخرف گفتن، لیچار بافتن، یاوهسرایی کردن

یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، مهمل بافتن، مزخرف گفتن، لیچار بافتن، یاوهسرایی کردن

خوابآلود، خوابآلوده، چرتکی

چتکه، شمارشگر، حسابگر

چرت، عبث، مهمل، یاوه

چرت، خفتن، خواب، رویا ≠ بیداری، یقظه

خوابآلود، خوابآلوده، چرتکی

۱. چرت، یاوه، نامربوط، بیربط ۲. کجرو، منحرف، ضال، گمراه ≠ براه، سربهراه ۳. بیانصاف ۴. بیتناسب، ناهماهنگ

۱. احلام، چرت، خفتن، رویا، قیلوله، نوم، هجوع ≠ بیداری ۲. پرز ۳. غفلت ≠ هشیاری ۴. بیخبر، غافل