چربزبانفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشسخن، چربگفتار، شیرینزبان ۲. چاپلوس، زبانبهمزد، متملق، مداهنهگر ≠ بدزبان ۳. چاچول، چاچولباز، حراف، زبانباز
چربزبانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشسخنی، چربگویی، چرب گفتاری، شیرینزبانی ۲. تملق، چاپلوسی ۳. تعارف مداهنه، مجامله، مجیزگویی ۴. چربگویی، چربگفتاری
چاپلوسفرهنگ مترادف و متضادچربزبان، خوشامدگو، زبانبهمزد، سالوس، ظاهرنما، کاسهلیس، متملق، مداهن، مداهنهگر، خایهمال، متصلف، کرنشگر، مجیزگو
چاپلوسی کردنفرهنگ مترادف و متضادچربزبانی کردن، مداهنهگری کردن، مداهنه کردن، خایهمالی کردن، زبانبهمزد بودن، کاسهلیسی کردن، مجیز گفتن
تعارففرهنگ مترادف و متضاد۱. چربزبانی، ۲. شیرینزبانی، مهربانی ۳. پیشکش، عطا، هدیه ۴. تکلف ۵. پیشکش کردن، ۶. خوشامد گفتن