چونفرهنگ مترادف و متضاد۱. برایاینکه، چونکه، زیرا ۲. چونان، شبیه، مانند، مثل ۳. وقتی، هنگامی ۴. چسان، چطور، چگونه ۵. چو ≠ چرا، برایچه ۶. اگر ۷. تا، تااینکه
چیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. کندن ۲. بریدن، قیچی کردن ۳. قطع کردن ۴. پهن کردن، گستردن ۵. قرار دادن، نهادن ۶. زدن، ستردن ۷. انتخاب کردن، جدا کردن، گلچین کردن، گزیدن ۸. ستردن، پیراستن، اصل
چین خوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تا خوردن، چین افتادن، چروک شدن، چین برداشتن، شکنجگرفتن، چیندار شدن، پرچین شدن، شکنج یافتن ۲. گسلزدایی