چال کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دفن کردن، مدفون کردن ≠ نبش کردن ۲. زیر خاک پنهان کردن ۳. کندن، حفر کردن ≠ پر کردن ۴. گود کردن، گودال کندن ۵. لانه ساختن
چرک کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. عفونیشدن، عفونت کردن ۲. کثیف کردن، چرکین کردن ≠ تمیز کردن ۳. کیسه کشیدن، چرکزدایی کردن، شوخ برگرفتن (از تن واندام)
چاپ زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاپ کردن ۲. بافتن، سرهم کردن ۳. ساختن، جعل کردن، ازخود درآوردن ۴. دروغ گفتن، لیچار بافتن
منتشر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتشار دادن ۲. پخش کردن، توزیع کردن ۳. پراکندن ۴. چاپ کردن، به چاپ رساندن ۵. سرایت دادن ۶. گستردن ۷. ترویج کردن، رواجدادن