چاپ زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاپ کردن ۲. بافتن، سرهم کردن ۳. ساختن، جعل کردن، ازخود درآوردن ۴. دروغ گفتن، لیچار بافتن
طبعفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاپ، نشر ۲. خو، سرشت، شیمه، منش، نهاد ۳. ذوق، قریحه، شاعری ۴. تمایل، گرایش، رغبت، میل ۵. قریحه، استعداد ۶. طبیعت، مزاج ۷. ذائقه ۸. رغبت، میل ۹. هریک از چهار
چپ زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چپ کردن، تغییر مسیر دادن، انحرافی رفتن، منحرف شدن(از راه) ۲. تندروی کردن، افراطی بودن
حال آمدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاق شدن، فربه شدن ≠ لاغر شدن ۲. به شدن، بهبود یافتن، سرحال آمدن ۳. هوش آمدن، از حالت اغمابیرون آمدن، نیرو گرفتن، انرژی یافتن، بانشاطشدن ≠ مدهوش شدن، از هوش ر