چانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. چنه، حنک، ذقن، زنخدان، زنخ ۲. چونه، گلوله خمیر ۳. سخنمنثور ≠ شعر، چامه، سخن منظوم ۴. پرگویی ۵. تخفیفگیری ≠ مکاس
چارهفرهنگ مترادف و متضاد۱. درمان، علاج، مداوا، وید ۲. راهحل ۳. تدبیر، ترفند، حیله، زیرکی، مکر ۴. تمهید، وسیله ۵. گزیر ≠ ناگزیر
حیله کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. توطئهچیدن، نیرنگ زدن، افسون کردن ۲. چاره کردن، چاره اندیشیدن، تدبیر اندیشیدن، ترفند به کاربردن