چامهسرافرهنگ مترادف و متضاد۱. شاعر، آوازخوان ۲. چامهگو، چامهزن، آوازخوان، سرودخوان، قصیدهگو، نغمهخوان، نغمهسرا، غزلخوان ۳. قصیدهگو، قصیدهسرا، ترانهسرا، چکامهسرا
چامهسرافرهنگ مترادف و متضاد۱. شاعر، آوازخوان ۲. چامهگو، چامهزن، آوازخوان، سرودخوان، قصیدهگو، نغمهخوان، نغمهسرا، غزلخوان ۳. قصیدهگو، قصیدهسرا، ترانهسرا، چکامهسرا
چشم زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چشمزخمزدن، چشم کردن ۲. ترسیدن، واهمه کردن، هراس داشتن ۳. دودل بودن، مردد بودن، تردیدداشتن، یکدلدودل کردن