پیوستگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتصال، ارتباط، تعلق، رابطه، علاقه، علقه ۲. استمرار، بقا، دوام ۳. مواصلت، وصلت ≠ گسستگی
پیوستهفرهنگ مترادف و متضاددایماً، دمادم، علیالاتصال، علیالدوام، لاینقطع، متصل، متوالی، مدام، مداوم، مستدام، مستمر، ملحق، منسجم، هموار، همواره، همیشه ≠ ابداً، هرگز، هیچگاه، هیچوقت ≠ گسسته
پیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اساس، بن، بنیاد، بنیان، بیخ، پایه، شالوده، مبنا ۲. اثر، ردپا، رد ۳. پس، پشت، تعاقب، دنبال، عقب، قفا، متعاقب، واپس ۴. رگ، عصب