پاکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاکیزه، تمیز، منزه، نزه، نظیف ۲. زکی، مبرا، مقدس، مهذب، ۳. باعفاف، پاکدامن، عفیف، معصوم، نجیب ۴. سترده، منقح ۵. بیغش، خالص، سره، صاف، صافی، محض، ناب ۶. طاهر،
پاک کردنفرهنگ مترادف و متضادپالایش، پالودن، تطهیر، تمیز کردن، تنظیف، روفتن، زدودن، ستردن ≠ آلودن، کثیف کردن
تابیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درخشیدن، رخشیدن، روشن شدن ۲. حرارت یافتن، گرم شدن ۳. گداختن، گرم کردن ۴. تاب آوردن، بردباری کردن، تحمل کردن، طاقت آوردن ≠ برنتافتن ۵. به هم پیچاندن، پیچ دادن
حلقهفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، جرگه، سلسله، سلک، گروه، مجمع، محفل، مدار، معشر ۲. چنبر، چنبره، دایره، دور، گرد، مدور ۳. انگشتری ۴. ربقه ۵. چین و شکن، پیچ و تاب ۶. گوشواره ۷. زنجیر