پیکرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندام، بدنه، تن، جثه، جسد، جسم، کالبد، هیکل ۲. ریخت، صورت، هیات ۳. تصویر، نقش، نگاره ۴. پیکره، تندیس، مجسمه ۵. رقم ۶. پرچم، درفش، رایت، علم، لوا
پیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کهنسال، مسن، معمر ۲. پاتال، فرتوت، ناتوان ۳. ابدال، اوتاد، خضر، شیخ، قدیس، قطب، مراد، مرشد ۴. پیشوا، قاید ≠ برنا، جوان ۵
پیکارفرهنگ مترادف و متضادآرزم، پرخاش، جدال، جنگ، رزم، ستیز، کارزار، گیرودار، محاربه، مخاصمه، مواقعه، نبرد، هنگامه ≠ صلح، آرامش
اندامفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدنه، پیکر، تن، تنه، جثه، جسم، قامت، قد، کالبد، هیکل ۲. آلت، جوارح، عضو ۳. ارگانیسم