پیکارفرهنگ مترادف و متضادآرزم، پرخاش، جدال، جنگ، رزم، ستیز، کارزار، گیرودار، محاربه، مخاصمه، مواقعه، نبرد، هنگامه ≠ صلح، آرامش
پیکرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندام، بدنه، تن، جثه، جسد، جسم، کالبد، هیکل ۲. ریخت، صورت، هیات ۳. تصویر، نقش، نگاره ۴. پیکره، تندیس، مجسمه ۵. رقم ۶. پرچم، درفش، رایت، علم، لوا
تفرجفرهنگ مترادف و متضادپیکنیک، تفریح، تماشا، سیر، گردش، گشت، گلگشت، مشغولیت، گشتوگذار، سیروسیاحت، هواخوری