پیمودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درنوردیدن، طی کردن ۲. آشامیدن، نوشیدن ۳. اندازهگرفتن، اندازهگیری، مساحتسنجی، مساحی
پیوندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتصال، پیوستگی، ربط ۲. ازدواج، مواصلت، نکاح، وصال، وصل ۳. بستگی، خویشی، رابطه، نزدیکی ۴. اتحاد، اتصال، ارتباط، انتساب، بند، ربط ≠ انفصال
پاییدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. حراست، مراقبت، مواظبت ۲. دیدزدن، مراقببودن، مواظببودن ۳. دوامداشتن، ماندن ۴. توجه کردن، مترصدبودن
بر کشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خارج کردن، درآوردن ۲. کشیدن ۳. سر دادن، برآوردن ۴. بالا بردن ۵. ترقی دادن، بلندمرتبه گردانیدن، ارتقا مقام دادن ۶. برگرفتن، کنار زدن ۷. برافراشتن، بلند کردن ۸