پیمودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درنوردیدن، طی کردن ۲. آشامیدن، نوشیدن ۳. اندازهگرفتن، اندازهگیری، مساحتسنجی، مساحی
طی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیمودن، درنوردیدن، عبور کردن ۲. تمام کردن، گذراندن، گذرانیدن ۳. قطع کردن ۴. قطعی کردن