پیشفرهنگ مترادف و متضاد۱. سابق، قبل ۲. فراپیش، قبل، قدام ۳. برابر، روبرو، مقابل ۴. زی، نزد ۵. گذشته، ماضی ۶. شاخهنخل ۷. جلو، پیشرو ۸. کنار، پهلو، نزدیک ۹. سمت، سو، طرف ≠ بعد، پس، پشت،
پیفرهنگ مترادف و متضاد۱. اساس، بن، بنیاد، بنیان، بیخ، پایه، شالوده، مبنا ۲. اثر، ردپا، رد ۳. پس، پشت، تعاقب، دنبال، عقب، قفا، متعاقب، واپس ۴. رگ، عصب
تقدیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهدا، پیشکش، تسلیم، نثار ۲. اهدا کردن، پیشکش کردن، هدیه دادن ۳. پیش انداختن ۴. پیش فرستادن ۵. نزدیکبودن ۶. مقدم داشتن
تابیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درخشیدن، رخشیدن، روشن شدن ۲. حرارت یافتن، گرم شدن ۳. گداختن، گرم کردن ۴. تاب آوردن، بردباری کردن، تحمل کردن، طاقت آوردن ≠ برنتافتن ۵. به هم پیچاندن، پیچ دادن
تشخیص دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازشناختن، شناختن ۲. بازشناسی کردن، شناسایی کردن ۳. تمیز دادن ۴. تعیین ماهیت کردن، پی بردن
منتشر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتشار دادن ۲. پخش کردن، توزیع کردن ۳. پراکندن ۴. چاپ کردن، به چاپ رساندن ۵. سرایت دادن ۶. گستردن ۷. ترویج کردن، رواجدادن