مشغلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اشتغال، پیشه، حرفه، شغل، فعالیت، کار ۲. دلمشغولی، گرفتاری، مشغولیت ۳. سرگرمی ۴. شور، غوغا، هنگامه
شغلفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، سمت، کار، کسب، مقام، منصب ۲. مشغله ۳. اشتغال، خدمت، عمل، فعل، وظیفه
کارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشه، حرفه، شغل، کسب، مشغله ۲. نقش، وظیفه ۳. منصب ۴. عمل، فعل، کردار ۵. امر، ماجرا ۶. ساخت، صناعت ۷. تقدیر، سرنوشت، مرگ ۸. اتفاق، پیشامد، حادثه، ماوقع ۹. مسا