پیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کهنسال، مسن، معمر ۲. پاتال، فرتوت، ناتوان ۳. ابدال، اوتاد، خضر، شیخ، قدیس، قطب، مراد، مرشد ۴. پیشوا، قاید ≠ برنا، جوان ۵
بابافرهنگ مترادف و متضاد۱. اب، پدر، والد ≠ ام، مادر، مام ۲. شخص، کس ۳. فلانی، مردک ۴. یارو، طرف، فلانی ۵. بزرگ ۶. پیر، پیرمرد ≠ پیرزن، ننه ۷. پیر، مرشد، مراد ۸. خدمتکار ۹. خدمتگزار
سالخورده، سالخوردهفرهنگ مترادف و متضادپیر، زال، سالمند، شیخ، فرتوت، کلانسال، کهنسال، مسن، معمر ≠ خردسال، کمسن