پیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کهنسال، مسن، معمر ۲. پاتال، فرتوت، ناتوان ۳. ابدال، اوتاد، خضر، شیخ، قدیس، قطب، مراد، مرشد ۴. پیشوا، قاید ≠ برنا، جوان ۵
پارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارسال، پارینه، سالگذشته ۲. پاره، دریده، کهنه ۳. تکه، قطعه ۴. پرش، پرواز ۵. چرم
کهنسالفرهنگ مترادف و متضادپیر، جاافتاده، زال، سالخورده، سالمند، شیخ، فرتوت، قدیمی، کلانسال، مسن، معمر ≠ جوان، خردسال
مسنفرهنگ مترادف و متضادبزرگسال، پیر، جاافتاده، ریشسفید، زال، سالخورده، سالدیده، سالمند، شیخ، فرتوت، کلانسال، کهنسال، معمر ≠ برنا، جوان، خردسال