حقالقدمفرهنگ مترادف و متضاداجرت، پایرنج، پایمزد، حقالزحمه، دستمزد، مزد، ویزیت، حقالمعاینه، حقالمعالجه، دسترنج
پرمشقتفرهنگ مترادف و متضادپرتعب، پردردسر، پررنج، تحملگداز، توانسوز، توانفرسا، شاق، طاقتفرسا، نفسگیر ≠ بیدردسر، راحت