تخلیه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خالی کردن، تهی ساختن ۲. پیاده کردن ≠ بار زدن، بار کردن ۳. بیرون آوردن، بیرون ریختن
بیدقفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیاده شطرنج، پیاده ≠ سوار ۲. بیرق ۳. اختر، ستاره، کوکب، نجم ≠ قمر ۴. بلد، بلدچی، راهنما ≠ نابلد