معنی پژمردگی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

افسردگی، دلمردگی، ذبول، غمگینی، غمناکی ≠ بشاشت

۱. پردهنشین، زن، مستوره ۲. پردهدار، حاجب

۱. پژمان، پلاسیده، خشک ۲. افسرده، پژمان، دلتنگ، دلمرده ≠ باطراوت، بشاش

۱. پژمردگی، پلاسیدگی ۲. ضعف، لاغری، ≠ رشد، نمو

بیرغبتی، بیشوقی، پژمردگی، دلسردی، دلمردگی، گرفتگی

خرمی، طراوت، نزهت ≠ پژمردگی

۱. افسردگی، پژمردگی ۲. آزردگی، حزن، رنجیدگی، ملالت ۳. سرگشتگی، فروماندگی ۴. خشم، غضب

۱. بیبارانی، خشکسالی ≠ ترسالی ۲. خشکی ۳. بیآبرویی ۴. بیطراوتی، پژمردگی ≠ تره