پوشیدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. محجب، محجوب، مستور، ملبس ۲. راز، غیب، مستور، مستتر، مضمر، ملبس، ناآشکار ۳. کتم، مبهم، مجهول، مشکل، مکتوم ۴. پنهان، مختفی، مخفی، مکنون، ناپدید، نهان، نهفته ۵.
پوشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دربر کردن، ملبسشدن ۲. پردهپوشی کردن، پنهان کردن، کتمان کردن، مخفی کردن، مکتومنگاهداشتن، نهفتن ۳. تلبیس، اختفا ۴. فراگرفتن ≠ لختشدن ۵. آشکار کردن، افشا کردن
چشم پوشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اغماض کردن، نادیده گرفتن، صرفنظر کردن، گذشت کردن، چشمپوشی کردن ۲. گذشتن، رها کردن
سر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آغاز کردن، آغازیدن، شروع کردن، سر دادن ۲. سپری کردن، گذراندن ۳. به سر بردن ۴. ساختن، مدارا کردن، سازش کردن، مماشات کردن ۵. زندگی کردن، روزگار گذراندن ۶. گذرا
مجهولفرهنگ مترادف و متضادپوشیده، گمنام، مکتوم، ناشناسا، ناشناخته، ناشناس، نامشخص، نامعلوم، ندانسته ≠ معلوم
پنهانفرهنگ مترادف و متضادباطن، پوشیده، خفا، خفی، غیب، قایم، کتم، محجب، مختفی، مخفی، مستتر، مستور، مضمر، مکتوم، مکنون، ناپیدا، نامرئی، نهان، نهفته، متواری ≠ آشکار، علنی