مدارفرهنگ مترادف و متضاد۱. دوایر فرضی موازی باخط استوا ۲. مسیر ۳. دور، گرد، پیرامون ۴. حیطه، پهنه ۵. مسیر فرضی حرکت انتقالیسیارات ۶. مسیر جریان (برق والکترومغناطیسی) ۷. مرکز ۸. حلقه ۹.
برازیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برازنده بودن، زیبندگی داشتن، زیبیدن، زیبا نمودن، زیبندهبودن، سزاوار بودن، شایسته بودن، طرازیدن ۲. پینه کردن، وصله کردن
چیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. کندن ۲. بریدن، قیچی کردن ۳. قطع کردن ۴. پهن کردن، گستردن ۵. قرار دادن، نهادن ۶. زدن، ستردن ۷. انتخاب کردن، جدا کردن، گلچین کردن، گزیدن ۸. ستردن، پیراستن، اصل
سفره انداختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سفره چیدن، سفره پهن کردن، سفره گستردن، چیدن غذا (درسفره) ۲. مراسم نذر و نیاز برپا کردن، سفره نذری انداختن