معنی پنهان شدن | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

باطن، پوشیده، خفا، خفی، غیب، قایم، کتم، محجب، مختفی، مخفی، مستتر، مستور، مضمر، مکتوم، مکنون، ناپیدا، نامرئی، نهان، نهفته، متواری ≠ آشکار، علنی

اختفا، استتار، پوشیدن، نهفتن ≠ برملا کردن، فاش کردن

۱. اختفا، پوشیده، خفیه، خلوت، مخفیانه، مستور، نهانی، نهانی ۲. درخفا، مخفیانه ≠ آشکارا

پنهان شدن، نهان گشتن، خود را قایم کردن، ناپیدا شدن، نامرئی شدن

۱. پنهان شدن، مخفی شدن، نهان شدن ۲. گموگور شدن، مفقود شدن ۳. نیست شدن، معدوم شدن، نابود شدن، از بین رفتن، کشتهشدن

۱. فراری شدن، گریزان گشتن ۲. پنهان شدن، مخفی شدن ۳. سرگردان شدن، دربهدر شدن

۱. دربهدری ۲. اختفا ۳. دربهدر شدن ۴. پنهان شدن

۱. ابراز، پیدایی، پیدایش، تجلی، ظهور، نمایش، نمود ۲. آشکار شدن، پدیدار شدن، نمایان شدن ≠ پنهان شدن، مخفیشدن، نهان شدن