پناهفرهنگ مترادف و متضاد۱. امان، پناهگاه، حفاظ، زنهار، ظل، عیاذ، کنف، مامن، ماوا، معاذ ۲. پشتیبان، حافظ، حامی، ظهیر، معاضد، ملاذ، ملجا
سایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. شبح، ظل، نسار، نش ۲. پناه، حمایت ۳. توجه، عنایت ۴. اثر، تاثیر، نتیجه ۵. نفوذ ۶. حشمت، بزرگی، جلال ۷. غیرواقعی، صوری ۸. وهمی، موهوم ۹. نقاطتیرهتر (در نقاشی)