پراکندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاشیده، پخش، پخشوپلا، ولو ۲. پریشان، متشتت، متفرق ۳. نابسامان، نامضبوط، نامنظم ۴. منثور ۵. متواری، تارومار، متلاشی ۶. شایع، منتشر ۷. تنک ۸. جدا، رها، منفک ≠
دخیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. ذیمدخل، موثر، نقشپرداز ۲. پناهنده، شفیعطلب ۳. پناهبردن، ملتجیشدن ۴. بیگانه