چرکینفرهنگ مترادف و متضادآلوده، پلشت، پلید، چرک، چرکآلود، ریمآلود، شوخگن، کثیف، ناپاک، نجس ≠ پاکیزه، تمیز
چرکفرهنگ مترادف و متضاد۱. آلوده، پلشت، کثیف، پلید، نجس ≠ تمیز ۲. چرکین، ریم، خون فضله، قذرات، کثافت، لکه، وسخ ۳. جراحت، جرم، عفونت ۴. شوخناک