141 مدخل
تائب، متاسف، متلهف، منفعل، نادم
افسوس، انابت، انفعال، تاسف، ، توبه، حسرت، دریغ، لهف، ندامت
تعهد، شرط، ضمان، عهد، قرارداد، قول، معاهده، مقاطعه، مقاوله، میثاق، وعده
بدپیمان، بیوفا، سستپیمان، عهدشکن، عهدگسل، ناقضعهد، ناکث ≠ وفادار
تخلف، عهدشکنی، عهدگسلی، نقضعهد ≠ وفاداری
مقاطعهکار
پشیمان، تواب، توبهدار، توبهکار، توبهکننده، منفعل، نادم
پشیمان، تائب، تواب، توبهکار، نادم
پشیمان، تائب، توبهدار، نادم
پشیمان، برگشته، انصرافیافته، صرفنظرکرده
پشیمان، تائب، توبهدار، توبهکار، متاسف