پشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. پس، خلف، ظهر، عقب، ورا ۲. بیرون، خارج ۳. آنسو ۴. اولاد، تبار، تخمه، دودمان ۵. پشتیبان، حامی، کمک، معین، ملاذ، ملجا، یار، یاور ۶. امرد، کونی، مخنث، مفعول، ملو
پرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بعید، دنج، دورافتاده، دور ۲. بیمورد، ناآگاه، ناوارد ۳. رها، متروک ۴. چپه، واژگون ۵. بیمعنی، بیمورد، کشکی، لاطائل، مزخرف، مهمل ≠ نزدیک، وارد
اعراضفرهنگ مترادف و متضاد۱. انصراف، پشت کردن، رویگردانی، ضدیت، مخالفت ۲. ترس، هول ۳. کراهت، نفرت ≠ اقبال