پشتوانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتبار، تضمین ۲. پشتیبان، پشتوان، پشتیوان، تکیهگاه، ظهیر ۳. حامی، مددکار، معین، یار، یاور
پشتیبانفرهنگ مترادف و متضادپارتی، پشتیوان، حامی، ظهیر، عاصم، عضد، موید، مجیر، مجیر، محافظ، مدافع، مددکار، معاضد، نگهبان، یار، یاریگر، یاور ≠ مخالف
پرتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرزور، پرطاقت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. خستگیناپذیر، نستوه ≠ ناتوان
پشتیبانفرهنگ مترادف و متضادپارتی، پشتیوان، حامی، ظهیر، عاصم، عضد، موید، مجیر، مجیر، محافظ، مدافع، مددکار، معاضد، نگهبان، یار، یاریگر، یاور ≠ مخالف
حامیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پشتیوان، پشتیبان، طرفدار، کمک، مجیر، مددکار، معین، هوادار، هواخواه، یار، یاریگر، یاور ۲. پارتی ≠ مخالف ۳. منسوب به حام ۴. فرزندان حام
مددکارفرهنگ مترادف و متضادپشتوار، پشتیبان، پشتیوان، پیشکار، حامی، خادم، دستگیر، دستیار، ظهیر، معاون، معین، ناصر، نصیر، یار، یاریگر، یاور، یاریدهنده
پروارفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاق، سمین، فربه، مسمن ۲. پرورش ۳. پشتیبان، پشتیوان ۴. رف، طاقچه ۵. پرواره، پیسیاره، تفسره، قاروره ≠ لاغر
پشتوانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتبار، تضمین ۲. پشتیبان، پشتوان، پشتیوان، تکیهگاه، ظهیر ۳. حامی، مددکار، معین، یار، یاور