پشتیبانفرهنگ مترادف و متضادپارتی، پشتیوان، حامی، ظهیر، عاصم، عضد، موید، مجیر، مجیر، محافظ، مدافع، مددکار، معاضد، نگهبان، یار، یاریگر، یاور ≠ مخالف
پشتوانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتبار، تضمین ۲. پشتیبان، پشتوان، پشتیوان، تکیهگاه، ظهیر ۳. حامی، مددکار، معین، یار، یاور