پروارفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاق، سمین، فربه، مسمن ۲. پرورش ۳. پشتیبان، پشتیوان ۴. رف، طاقچه ۵. پرواره، پیسیاره، تفسره، قاروره ≠ لاغر
چاق شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. فربه شدن، گوشتالو شدن ≠ لاغر شدن ۲. پروار شدن، پرواری شدن ≠ لاغر شدن ۳. بهبود یافتن، بهشدن، معالجه شدن
پروارفرهنگ مترادف و متضاد۱. چاق، سمین، فربه، مسمن ۲. پرورش ۳. پشتیبان، پشتیوان ۴. رف، طاقچه ۵. پرواره، پیسیاره، تفسره، قاروره ≠ لاغر