معنی پرده پوشی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی هم‌آوا

پردهپوشی

فرهنگ مترادف و متضاد

اختفا، اخفا، پنهانسازی، کتمان ≠ پردهدری ≠ افشاگری، پردهدری

جست‌وجوی مشابه

پردهپوش

فرهنگ مترادف و متضاد

رازدار، رازنگهدار، ساتر، سرپوش، سرنگهدار، محرم ≠ افشاگر، پردهدر، نامحرم

پرده

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. پوشش، حجاب، ستر، غشا، غطاء ۲. لایه ۳. راه، گاه، مقام، نغمه، نوا ۴. صحنه، نقش ۵. تابلو ۶. چادر، خرگاه، خیمه ۷. اندرون، حرم، حرمسرا

پردل

فرهنگ مترادف و متضاد

باجرات، بیباک، جسور، متهور ≠ ترسو، کمدل

پرسه

فرهنگ مترادف و متضاد

تفرج، راهپیمایی، سیر، گردش، گشت

پرسه

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. ختم، سوگ، عزاداری، عزا، ماتم، ماتمپرسی ۲. بیمارپرسی، تفقد، عیادت ≠ عیش

جست‌وجوی متن

کتمان

فرهنگ مترادف و متضاد

پردهپوشی، پنهانکاری، خفیهکاری، کتم ≠ افشا

اخفا

فرهنگ مترادف و متضاد

اختفا، استتار، پردهپوشی، پنهانسازی، پوشاندن، پوشاندن، پوشیدن، نهفتن

پوشیدن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. دربر کردن، ملبسشدن ۲. پردهپوشی کردن، پنهان کردن، کتمان کردن، مخفی کردن، مکتومنگاهداشتن، نهفتن ۳. تلبیس، اختفا ۴. فراگرفتن ≠ لختشدن ۵. آشکار کردن، افشا کردن

پردهدری

فرهنگ مترادف و متضاد

افشاگری، رسواسازی، رسوایی، شوخچشمی، هتاکی، هتک ≠ پردهپوشی

پوشاندن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بر کردن، پوشانیدن ۲. اخفا، پردهپوشی، نهفتن ۳. فراگرفتن ۴. کسف