چربفرهنگ مترادف و متضاد۱. روغنآلود، روغندار، روغنی ۲. پرروغن ۳. پیهدار ۴. بهتر، مرغوبتر ۵. دلپذیر، خوشآیند، مطبوع، شیرین
تابدار، تابدارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرپیچوتاب، پرتاب، پیچیده، تابیده، تافته ≠ صاف، شلال، لخت ۲. تابان، روشن، پرفروغ
خروشانفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریکنان، غلغلهکنان، خروشنده، غوغاکنان، فریادکنان، نالان ۲. پرخروش، پرتلاطم، متلاطم ≠ آرام
موج زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مواجشدن، پرموج شدن، موجدار شدن ۲. به تلاطمدرآمدن ۳. سرشار شدن ۴. حرکت پرخروش وانبوه جمعیت