شجاعتفرهنگ مترادف و متضادپرجگری، پهلوانی، جلادت، ، جنگاوری، جنگجویی، دلاوری، دلیری، رشادت، شهامت، قهرمانی، مردانگی، یلی ≠ جبن
باجراتفرهنگ مترادف و متضادباشهامت، پرجسارت، پردل، جربزهدار، دلاور، دلیر، شجاع، شیردل، صارم، صفدر ≠ بیجرات، ترسو
متلاطم شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرجوشوخروش شدن، پرموج شدن، متموجشدن ۲. آشفتن، آشفته شدن ۳. ناآرام شدن، آشوبناک شدن، آشوبزده شدن، بحرانزدهگشتن