پرتوفرهنگ مترادف و متضاد۱. اشعه، تاب، تابش، درخشش، روشنایی، روشنی، سو، شعاع، شعشعه، ضیا، فروغ، نور ۲. اثر، نقش
پرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بعید، دنج، دورافتاده، دور ۲. بیمورد، ناآگاه، ناوارد ۳. رها، متروک ۴. چپه، واژگون ۵. بیمعنی، بیمورد، کشکی، لاطائل، مزخرف، مهمل ≠ نزدیک، وارد
فروغفرهنگ مترادف و متضادپرتو، تاب، تابش، تابندگی، درخشش، درخشندگی، روشنایی، روشنی، روشنایی، شعشعه، ضیا، لمعان، نور، وراغ