پذیرفتنیفرهنگ مترادف و متضادباورکردنی، پسندیده، قابلقبول، مطلوب، مقبول، موردپسند ≠ غیرقابلقبول، نپذیرفتنی
تعهدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پذیرفتاری، پیمان، تضمین، تقبل، ضمان، عهدهداری، ضمانت، عهده، کفالت، میانجیگری ۲. بهعهده گرفتن، عهدهدارشدن ۳. پیمان بستن، عهدبستن
تقبلفرهنگ مترادف و متضاد۱. پذرفتاری، پذیرش، تعهد، تکفل، ضمان، ضمانت، قبول، کفالت، گردنگیری ۲. پذیرفتن ۳. بهعهده گرفتن، قبول کردن