معنی پدرسگ | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

بدجنسی، بدذاتی، بدسرشتی، بیبتگی، خباثت، خبث، شرارت ≠ پدرآمرزیدگی، پدرداری

۱. ایرانزمین، ایران، فارس ۲. عوعو، واقواق، هفهف ۳. پوزپلنگ

۱. باتقوا، پاکدامن، پرهیزکار، پرهیزگار، خداترس، دیندار، زاهد، صالح، عفیف، مومن، متدین، متشرع، متقی، متورع، معصوم، وارسته ۲. عارف ۳. پارسی ≠ ناپارسا

مادرسری، مادرشاهی ≠ پدرسالاری، پدرشاهی

۱. زنازادگی، ولدزادگی ≠ حلالزادگی ۲. زیرکی، زبلی ۳. بدجنسی، پدرسوختگی

پارسا، پرهیزکار، زاهد، صالح، فرهومند، مومن، متدین، متقی ≠ ناپرهیزگار

پارسا، پرهیزگار، تقواپیشه، دیندار، متقی ≠ ناپارسا، ناخداترس، خداناترس

پارسا، پرستشگر، پرستنده، زاهد، عبادتکار، مترهب، متعبد