پافرهنگ مترادف و متضاد۱. خطوه، رجل، شلنگ، قدم، گام، لنگ ۲. همبازی ۳. پایین، ته، دامن، ذیل، زیر ۴. تاب، توان، طاقت، قدرت، قوت، یارا ۵. اساس، اصل، بن، بیخ، پایه
پارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پارسال، پارینه، سالگذشته ۲. پاره، دریده، کهنه ۳. تکه، قطعه ۴. پرش، پرواز ۵. چرم
سبحانفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنزیه ۲. تنزیه کردن ۳. سبحاناله گفتن، خدا را به پاکییاد کردن ۴. پاک بودن، پاکیزه کردن ۵. پاک، منزه
ترصدفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتظار، چشمداشت ۲. پاس، مراقبت، نگهبانی ۳. کمین ۴. انتظارکشیدن ۵. مراقب بودن
بردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جا به جا کردن، حمل کردن، منتقل کردن، حرکت دادن ≠ آوردن ۲. سود بردن، نفع کردن ≠ ضرر کردن، زیان کردن ۳. برد کردن ۴. برنده شدن، پیروز شدن، پیشافتادن، شکست دادن