پاسداریفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاس، پاسبانی، حراست، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداشت، نگهبانی، نگهداری، وقایت، یتاق ۲. رعایت، ملاحظه ۳. احترام، حرمت
پاسبانفرهنگ مترادف و متضادپاسدار، پلیس، چاوش، حارس، شحنه، شرطه، عسس، گزمه، گماشته، نگهبان، محافظ، محتسب، مستحفظ
حراستفرهنگ مترادف و متضادپاسداری، حفاظت، صیانت، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداری، نگهبانی، نگهداری، وقایت