ولفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترک، رها، متروک، مرخص، مستخلص، واگذار ۲. عاطل، مهمل ۳. سست، شل ۴. آزاد ۵. بیادب، بیتربیت، بیکاره، ولگرد، ولنگار، ولو، ویلان، هرزه ۶. محبوب، نگار، یار
ترک کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترک گفتن، خداحافظی کردن ۲. دست بر داشتن، دستکشیدن ۳. دل برکندن، رها کردن، ول کردن ۴. منصرف شدن، واگذاشتن ۵. وداع گفتن ۶. عزیمت کردن
گذاشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نهادن، هشتن ۲. قراردادن، وضع کردن ۳. جادادن ۴. رها کردن، ول کردن ۵. اجازهدادن، رخصتدادن ۶. باقیگذاشتن، بجاگذاشتن
مالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندودن ۲. ماساژدادن، مالش دادن، مشتومال دادن ۳. مس کردن، لمس کردن، بسودن ۴. آغشتن، آغشته کردن ۵. تنبیه کردن، گوشمال دادن ۶. لغوشدن، از بین رفتن، ول شدن ۷. تص