26 مدخل
تضمین، رهن، رهینه، ضمانت، گروی
سور، ضیافت، عروسی، عیش، مهمانی
۱. پسند، ذوق، مذاق ۲. سرشت، طبع، نهاد
باسلیقه، خوشسلیقه، سلیقهمند ≠ بیسلیقه
میهمانی دادن، ولیمه دادن ≠ سورچرانی کردن، سور چراندن
ضمانت، وثیقه
۱. پشتوانه، وثیقه ۲. پایندانی، پذرفتاری، تعهد، ضمانت، کفالت ۳. ضامن شدن
گرو، مراهنه، وثیقه
گروی، مرهون، وثیقه